دل نوشته های من
همه چیز از همه جا
پاره کنم دور بریزم یک دل بهتر بیارم یه دل که توش غم نباشه غصه و ماتم نباشه یه دل که عین سنگ باشه زشتی ها توش قشنگ باشه دلی که توش راز نباشه یه دلبر ناز نباشه به غصه و غم هیچ دری توی دلم باز نباشه دلی که با نگاه اون پاره نشه این همه نازک نباشه یه دل که توش خون نباشه غصه ی پنهون نباشه دلی که مثل قصه ی لیلی و مجنون نباشه کاشکی میشد کاشکی میشد اما میدونم نمیشه همین دلم توی تنم میمونه واسه همیشه
نظرات شما عزیزان:
کاشکی میشد این دلمو از تو سینه در بیارم
تاريخ یک شنبه 4 دی 1390
سـاعت
19:9 نويسنده farnaz
яima |